ياسمينياسمين، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 4 روز سن داره

دختری با چشمای رنگین کمون

توانايي ها، شيرين كاري ها و خرابكاريهاي ياسمين خانم

  در حال حاضر ياسمينم يك سال و دو ماه و  ۱۲  روز سن داره   وماشاءالله براي خودش خانمي شده   ماماني مي خواد براش بگه از همه شيرين كاري ها و خرابكاريهاي دختر نازش   فرشته كوچولوي ماماني 8 تا دندون داره و حسابي سر دندون درآوردن اذيت شد ولي وقتي دندون در مياره معمولاً 2تا2تا و يا 4تا4 تا درمياره   واولين بار هم توي 8 ماهگي 4 تا دندون باهم در آورد. از راه رفتنش هم بگم كه هيچ وقت راه نميره فقط ميدوه   ، هيچ وقت سينه خيز نرفت اول چهادست وپا و بعد هم تو سن تقريباً يك سالگي دويدن. تقريباً 50 درصد از حرفها و رفتارها رو مي فهمه و مي شناسه ، كارهايي كه ازش مي خوا...
31 فروردين 1390

دختر تو دل بروی من

سلام عروسك نازم بازم مي خوام از شيرين كاري هاي   ياسمين نازم بگم: ديروز وقتي من و بابايي مي خواستيم بريم سركار و فرشته كوچولو مي خواست بره پيش خاله صديقه ، بابايي يه ذره ادا درآورد و مثلاً گريه كرد و گفت ياسمين از پيشم نرو كه يه هو ديديم ياسمين خانم جدي گرفت و شروع كرد به گريه و جيغ و دادو بيداد و..... خانم نمي خواستن از بابايي شون جدا بشن. خلاصه به هر طريقي خانمي رو بردم پيش خاله كه خيلي هم مهربونه و ياسي جون رو خيلي دوست داره البته ياسمين هم خاله رو خيلي دوست داره. خوب بگذريم. بعدازظهر كه دوباره اومدم دنبال ياسمين خانم ،باز دوباره   نمي خواست از خاله صديقه جدا بشه ، موقع خد...
31 فروردين 1390

گفتنیهای امروز برای فردای یاسمین عزیزم

  در بخشيدن خطای ‏ديگران مانند شب باش   در فروتنی مانند زمين ‏باش در مهر و دوستی مانند ‏خورشيد باش هنگام خشم و غضب مانند ‏کوه باش   در سخاوت و کمک به‏ ديگران مانند رود باش در هماهنگی و کنار‏ آمدن با ديگران مانند دريا باش خودت باش همانگونه که‏ مينمايی       ...
29 فروردين 1390

سلام نازنینم

اول از همه معذرت خواهی می کنم بابت این همه تاخیر دلیلش رو هم بزار به پای مشغله کاری و بی حوصلگی و..... خلاصه اینکه از این به بعد می خوام خاطرات دختر عزیزم رو توی وبلاگ جدیدش ثبت کنم . چون اولش می خواستیم اسم فرشته کوچولومون رو سارینا بزاریم اسم سایت رو هم سارینا انتخاب کردم  ولی بعداْ چون فرشته کوچولو شد یاسمین یه سایت جدید توی نی نی وبلاگ ساختم به اسم ياسمين- رنگين كمون از اين به بعد خاطرات ياسمين كوچولو توي اين وبلاگ ثبت مي شه به انضمام مطالب منتقل شده از سايت سارينا. مي بوسمت گلم
22 فروردين 1390

دوست دارم گلم

سلام عسلكم دختر نازنينم ديشب خيلي حالش بد بود  همش گريه ميكرد نمدونستم چشه و من بايد چكار كنم  ماماني امروز با دو ساعت تاخير رفت سركار ،تازه خاله صديقه هم امروز نيومده بود مهد و ماماني حسابي نگران دختر گلشه اگه بدوني چقد منتظر ساعت 1.5 هستم كه بيام پيشت اصلاً ساعت 1.5 كه ميشه مامان هزارپا ميشه ميدوني چه جوري ؟ دو تا پا داره 998 تا پا هم قرض ميكنه تا زود برسه به دختر عزيزتر از جونش دعا ميكنم هميشه سالم و سلامت باشي  
20 مرداد 1389

دلتنگتم مامی

سلام خواستنی ترین موجود  مامانی برات چی بگم از دل تنگیهام نازنینم نمی دونی که چقد دلم برات تنگه دختر مو طلای مامانی هر روز صبح که میزارت مهد تو رو به خدا می سپرم و می دونم که خدا هیچ وقت تنهات نمی زاره  وقتی که میام خونه فقط می خوام که کنارت باشم بغلت کنم و بوت کنم بزرگترین ثروت مامانی صبور باش دخترکم  روزای سخت تموم میشه و دختر نازم خودش رو با شرایط جدیدش وفق میده خیلی دوست دارم و می خوام که بدونی هر کاری که میکنم فقط به خاطر توه و بس
14 مرداد 1389

دلتنگی

سلام گل نازم دختر عزیزتر از جانم آخه تو کجایی عزیزم که چهره ناز و معصومت همش توذهنمه دخترکم  نمی دونی چقدر دلم شور تو رو می زنه دلم خیلی برات تنگ شده عزیزدلم دیگه مرخصی مامانی تموم شده و فرشته کوچولوی من باید بره مهد کودک باید بره پیش خاله صدیقه که خیلی هم مهربونه و یاسمین نازم رو خیلی دوست داره امروز روز سومه که  روزی حدود ۷ ساعت ازت دورم و دلم برات بال بال می زنه همش دارم نگاه ساعت می کنم که بیام پیشت عزیزدلم برات فرنی و سوپ درست کنم و شیر برات شیشه کنم و خوردن تورو تماشا کنم همه چیزت برام تماشائیه خیلی می خوامت باید مامانی رو ببخشی که تنهات می زاره.
13 مرداد 1389

محرم

سلام به گل نازم  اين چند روزي كه گذشت مصادف بود با سالگرد تاسوعا و عاشوراي حسيني ، شركت تعطيل بود و ماماني هم كه معمولاً روزهاي كاري با اينترنت كار مي كنه اينه كه اين چند روز برات ننوشتم ، مراسم دهه اول محرم رو يزد بوديم به خاطر جنابعالي نتونستيم بريم فردوس ولي بد هم نبود مراسم رو كم و بيش شركت كرديم . ولي مهمترين اثر و درس محرم و عاشورا وامام حسين (ع)  ، گسترش آزادگي و داشتن زندگي با عزت است كه اگر با بصيرت به موضوع بنگري  خيلي سريع متوجه آن خواهي شد ، اميدوارم كه زندگي باعزتي داشته باشي و زير بار ذلت و ظلم نري ، من حداكثر تلاشم رو برات مي كنم. ...
20 فروردين 1389